۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

یک فل‌کَ‌لُر



دیشب که بارون اومد
یارم لب بون اومد
رفتم لبش ببوسم
نازک بود و خون اومد
خونش چکید تو باغچه
یه دسته گل در اومد
رفتم گلش بچینم
پرپر شد و ور اومد
رفتم پرپر بگیرم
کفتر شد و هوا رفت
رفتم کفتر بگیرم
آهو شد و صحرا رفت
رفتم آهو بگیرم
ماهی شد و دریا رفت.

:::پ.ن:
  • ترانه‌ای است محلی، که به اعتقاد نگارنده در قدیم الایام به هنگام کیرخوردن خوانده میشده است.
  • از کتاب "تأویل بوف کور" و از مجموعه ترانه‌ها و افسانه‌های گردآوری شده توسط صادق هدایت در "اوسانه".

    ۱۳۹۰ بهمن ۱۳, پنجشنبه

    پیتزا داوود


    "پیتزا داوود اولین رستوران عرضه‌کننده پیتزا در ایران است. این رستوران از سال 1340 تا اکنون در خیابان نوفل لوشاتو تهران، جنب سفارت فرانسه، کوچه لولاگر مشغول فعالیت می‌باشد.

    پیتزا داوود در اسفند ماه 1340 هجری شمسی و سه سال قبل از دومین رستوران عرضه‌کننده پیتزا در ایران، پیتزا پنتری (درخیابان ویلا)، تاسیس شده است. این رستوران با مشارکت داوود (مدیر فعلی) و یک شریک ارمنی تاسیس گردید که شریک دوم پس از چند سال از کار در این رستوران کناره گرفت.
    دیوارهای مغازه پوشیده از اشیایی است که طی سالیان فعالیت، به عنوان هدیه به پیتزا داوود داده شده بود اما در حال حاضر از آن اشیاء چیز زیادی باقی نمانده است. در این رستوران هیچ چیز به غیر از پیتزا و نوشابه فروخته نمی‌شود. پس از ورود و قبل از آماده شدن سفارش تکه‌ای کاغذ آلومینیومی حاوی مقداری کالباس به همراه سس گوجه‌فرنگی و آویشن در اختیار مشتریان قرار می‌گیرد. اگر داوود تصور کند که کسی از پسِ خوردن حجم غذای سفارش داده شده بر نخواهد آمد، سفارش را نمی‌پذیرد. پس از صرف غذا و قبل از پرداخت، داوود از تمامی افراد سوال می‌کند که آیا سیر شده‌اند یا خیر، که در صورت منفی بودن پاسخ به آن‌ها کالباس بیشتر داده می‌شود. در پیتزا داوود تابلویی نصب شده است که بر آن نوشته شده لطفاً خالی نبندید، سابقاً اگر کسی در این رستوران خالی می‌بسته داوود زنگی را به صدا در می‌آورده است که فرد دست از حرف‌های خود بردارد. ضمناً اگر موقع پرداخت با دوستتان تعارف کنید، داوود تعیین می‌کند چه کسی باید حساب کند."

    متنی که از پیتزا داوود روی ویکی‌پدیا هست یک ایراد داره که به روز نیست. داوود همون داووده. یعنی نسبت به پنجاه سال قبل، عوض نشده. هنوز هم اگه فکر کنه که کسی از پسِ پیتزایی که سفارش داده بر نمیاد، سفارشش رو قبول نمی‌کنه. اگه کسی پیتزا فلفل یا پیاز بخواد، می‌گه اونا ماله گیاخاراس، به درد شما نمیخوره. داوود همون داووده اما خوب قیمتاش دیگه مثل قبل نیست. دیگه خبری از اون زنگِ خالی‌بندشناسش نیست. و دیگه داوود از کسی نمی‌پرسه که سیر شدی؟ الان دیگه هر کسی فقط دو مرتبه می‌تونه بره و توی ورقه‌ی آلومینیومیش کالباس بگیره. حالا دیگه پیتزا داوود هم یک پیتزا فروشی کثیف، با پیتزاها و کالباسای بی‌کیفیت بیشتر نیست. داوود همون داووده، فقط موهاش یک کم سفید شده.